رشد یافتگی و نگاه همدلانه – دکتر حسام فیروزی
همانگونه که در تصاویر مشاهده میکنید کودک در مراحلی از رشد به طور طبیعی به دلیل اینکه خود را در محوریت جهان می انگارد، بر این باور است که هر آنچه خود میبیند یا فکر مییکند عین واقعیت است و دیگران نیز همان گونه میبینند و ادراک میکنند که من میبینم.مثلا در قایم باشک همین که چشمان خود را ببیند و دیگران را نبیند فکر میکند دیگران هم او را نخواهند دید.
در ضرب المثل ها هم این رفتار به کبک نسبت میدهند ( مثل کبک سرش و زیر برف کرده)این نوع نگرش جادویی و مطلق که در کودکی طبیعی است به واسطه رشد مغز آرام آرام تغییر کرده و جای خود را به تفکر انتزاعی( تفکری که قادر است دنیا را از دریچه چشم دیگران ببیند) خواهد داد البته اگر مراحل رشد کودک متوقف نشود .
و اما زمانی که یک فرد بزرگسال که به لحاظ روانی به رشد متناسب با سن خود دست نیافته باشد و کماکان دنیا را همین گونه تجربه کند، با مشکلات متعددی روبرو خواهد شد.
مثلا هر انچه خود میبیند یا می پندارد را به دیگران تحمیل میکند، به فکر های خود بیش از واقعیت اهمیت میدهد، نظر و دیدگاه دیگران برای او قابل درک نخواهد بود، منافع دیگران اهمیتی برای او نخواهد داشت و از قابلیت همدلی کردن نیز برخوردار نخواهند بود.
حکومت هایی که توسط انسانهای رشد نایافته و کودک روان به قدرت میرسند نیز از همین قوانین پیروری میکنند. آنها براین باور رفتار های خود را تنظیم میکنند که فکر من، نگرش من و باور من عین واقعیت است و دیگرانی که مانند من نمیبینند، نه تنها اشتباه میکنند بلکه بد هم هستند و با برچسب زدن، آنها را بی ارزش جلوه داده و از هر وسیله ای برای همسو کردن آنها با خود یا حذفشان استفاده میکنند و به واسطه بر حق دانستن خود، هروسیله ای را برای رسیدن به هدف، مورد استفاده قرار میدهند حتی اگر آن وسیله با هدف خوانش نداشته باشد.