سه شنبه , ۱۷ مهر ۱۴۰۳

پوشیدن ردای قضاوت توسط ذهن جدا ساز

ذهن جدا ساز، با پوشاندن ردای قضاوت ما را سوار بر اسب رقابت میکند و به سوی میدان جنگ برده و در نهایت در سرزمین تنهایی رهایمان میکند.

مکانیسم های دفاعی راهکارهایی هستند که روان ناهشیار  ما برای خلاص شدن از درد و رنج  رویدادی،  واقعه ای  یا موضوعی رنج آور به ما پیشنهاد می‌دهد.

ولی در اغلب موارد این راهکارهای پیشنهادی روان، به دلیل نداشتن تفکر و آگاهی در لحظه حال، ما را با درد و رنج بزرگتری روبرو می کند. البته شاید آن پیشنهاد موقتا کارساز به نظر آید ولی در درازمدت معمولا آسیب زا خواهد بود.

تصور کنید از دریچه کولر صدای غژ و غژ موتور، تمرکز ما را به هم بزند  و ما برای نشنیدن آن صدا،  سشوار  روشن کنیم و بعد که صدای دوم که برای پوشاندن صدای اول استفاده شده و آزار دهنده تر از صدای قبلی است، از صدای سومی مثلا جارو برقی برای استتار صدای دوم بهره ببریم.

این روند در صورت عدم آگاهی به ذهن ناهشیار، ممکن است مدام ما را وارد چنین چرخه های معیوبی کند.

یکی از ابتدایی ترین و بدوی ترین این مکانیسم های روانی، جدا سازی یا splitting است .

روان این مکانیسم را برای رهایی ما از درد و رنج حاصل از تفاوت انسانها بکار می گیرد.

در این راهکار نابخردانه، دنیا به دو بخش تمام خوب و تمام بد  تقسیم شده و ما خود را در قسمت تمام خوب قرار می‌دهیم به همراه تمام کسانی که مرا تایید کرده و مخالفتی با من و خواسته های من ندارند و مانعی بر سر ارضای نیازهای من نمی شوند.

لازمه قرار گرفتن در چنین وضعیت تمام خوب، انکار تمام بخش‌هایی است که بد و ناکارآمد تلقی می شوند. بکار گیری این انکار، مانع از شناختی که من از نقص های اساسی ام باید به دست آورم تا بتوانم آنها را تصحیح کنم، خواهد شد.

در مرحله بعد از انکار روان مجبور می‌شود مکانیسم دیگری استفاده کند و آن موارد انکار شده و پذیرفته نشده را به دیگرانی نسبت دهد که به واسطه مکانیسم اول در دنیای بدها قرار داده شده اند ( فرافکنی projection ) .

این راهکار ناشیانه و خالی از تعقل روان باعث می شود این دیوار تا ثریا کج بالا رود.

حاصل چنین تفکری پوشیدن ردای قضاوت خواهد بود و زین پس من بی آنکه بدانم همه چیز و همه کس را قضاوت خواهم کرد و این پوشینه سنگین قضاوت مرا براسبی خواهد نشاند که با رقابت گری  و مسابقه  به سوی میدان‌های جنگی هدایت  کند که حاصل آن تبعید به سرزمین تنهایی است و از آنجا که یکی از نیازهای ما انسانها ارتباط است، گرسنگی نبود ارتباط در سرزمین تنهایی ما را از پا در خواهد آورد.

آگاه شدن و استفاده از مکانیسم های رشد یافته ای همچون پذیرش تفاوت‌های دیگران و قرار گرفتن بر ریل طیف به جای نگرش صفر و صد و همچنین توجه به این قانون مهم که هر اتفاقی حاصل بی شمار عامل است و برای رسیدن به خواسته ها راههای متعددی می‌توان یافت ، ما را از گرداب قصآوت، رقابت، جنگ و تنهایی بیرون خواهد کشید.

دکتر حسام فیروزی

تابستان ۱۴۰۱

تهران

آدرس کوتاه این مطلب:

همچنین ببینید

من تورا دوست دارم پس تو باید…

🎯🎯 باور به اینکه چون من تو را دوست دارم تو از این پس به …

Call Now Button

آژانس دیجیتال مارکتینگ لوبیا